اشاره:مخزن گازی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس (عسلویه) با کشور قطر مشترک است، از این رو جمهوری اسلامی ایران و قطر رقابت فشردهای برای برداشت سهم بیشتر از این مخزن منحصر به فرد دارند.
موقعیت:حوزه گازی پارس جنوبی در فاصله 100 کیلومتری از ساحل ایران در خلیج فارس قرار دارد و دارای مساحتی حدود 9700 کیلومتر است و حدود 3700 کیلومتر آن در آبهای جمهوری اسلامی ایران است. این حوزه عظیم گازی هشت درصد گاز جهان را در خود دارد و سهم ایران از این حوزه عظیم حدود 14هزار تریلیون متر مکعب گاز است. هرچند سهم ایران یک سوم از حوزه گازی است ولی این تقسیم از نظر جغرافیایی است لیکن میزان برداشت دو طرف، به میزان سرمایهگزاری و توان برداشت از این حوزه مشترک و مشاع بستگی دارد.
منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی: مطالعات اولیه این منطقه توسط شرکت مشاور انگلیسی «هال کرو» صورت پذیرفته و در ابتدا طراحی آن برای احداث هفت فاز پالایشگاهی بوده که پس از آن با مطالعات شرکتهای ایرانی و مشاورین خارجی برای استعداد احداث حدود 28 فاز پالایشگاهی طراحی گردیده است. منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی در سال 1377 در مساحتی حدود 10 هزار هکتار تأسیس گردید تا جمهوری اسلامی ایران با احداث پالایشگاه گاز در این منطقه، سهم خود را از حوزه گازی پارس جنوبی برداشت نماید.
برداشت روزانه و قراردادها: هدف جمهوری اسلامی ایران از احداث 28 فاز پالایشگاهی، رسیدن به برداشت گاز تقریبا روزانه 900 میلیون متر مکعب گاز است. قطریها کار خود را حدود 10 سال زودتر از ما آغاز کردهاند و شرکتهای توتال، شل، اگزومبیل در قطر به صورت فعال کار میکنند. قرارداد قطریها با سرمایهگزاران به صورت شراکت در مخزن و تولید است که تفاوت عمدهای با قراردادهای ایران دارد. آنها مخزن را تار و مار میکنند و ما معتقدیم بهترین نوع قرارداد را جمهوری اسلامی ایران دارد. نوع قراردادهای ایران به صورت بیع متقابل و یا فاینانس است که یا از محصول تولیدی و یا به صورت استقراض بازپرداخت می شود. در نظام اقتصادی سرمایهگزاری، مدلهای متفاوتی وجود دارد که با توجه به شرایط زمانی و بازار جهانی قرارداد بسته میشود و اساساً تلاش میشود تا فرصت از دست نرود و هر کسی هم بخواهد آزادانه و اندیشمندانه مدل اقتصادی طراحی کند، مقرون به صرفهترین و سالمترین مدل را انتخاب میکند و در شرایط بهتر تصمیم میگیرد، که قطری ها از این مهم غافل بوده اند.
سرمایهگزاری: سرمایهگزاری ایران در پارس جنوبی حدود 27 میلیارد دلار است که تاکنون پنج فاز پالایشگاهی به بار نشسته و پنج فاز پالایشگاهی نیز رو به اتمام است و هفت واحد پتروشیمی نیز به اتمام رسیده و پنج فاز پالایشگاهی نیز در حال عملیات ساخت و ساز است. سرمایهگزاری قطریها تقریبا دو برابر ایران بوده، البته اطلاعات در این زمینه خیلی دقیق نیست، اما قطریها به دلیل شرایطی که دارند، متقاضیان بیشتری برای سرمایهگزاری دارند، به ویژه آمریکاییها و اروپاییها در رقابت بین قطر و ایران، به قطر (و در اصل به خودشان) کمک میکنند. البته قطریها با یمشکل مهم هم مواجه هستند. مشکل قطریها شیرین کردن گاز و سپس LNG نمودن و صادرات آن است و طی کردن این فرآیند پر هزینهتر است. اما آنها به دلیل عدم مصرف گاز در کشورشان و کمی جمعیت و نداشتن خط لوله برای صادرات، ناگزیر هستند گاز را به مایع تبدیل و سپس آن را صادر کنند. در حالی که کشور ما هم مصرف بالایی دارد و هم اکنون در حال صادرات گاز می باشد و از همه مهمتر تزریق گاز به چاههای نفت جنوب برای بالا بردن توان تولید نفت، از مهمترین کاربردهای گاز این منطقه خواهد بود.
چشمانداز پیشرفت پروژهها: وزارت نفت تمام تلاش خود را برای تکمیل پروژهها و سرعت بخشیدن به توسعه پارس جنوبی متمرکز نموده و امیدواریم تا سال 1391 شاهد این اتفاق ارزشمند باشیم. در طرح پارس جنوبی احداث سه واحد LNG نیز وجود دارد که پتروناس مالزی یکی از شرکتهای LNG میباشد. شرکتهای خارجی فعال در پروژههای پارس جنوبی انی، اجیت، هیوندا، JGC و توتال می باشند. از طرفی پیمانکاران فعال ایرانی توانستهاند دانش روز را به خوبی فرا بگیرند. شرکتهای پترو پارس، اویک (O1) و قرارگاه خاتم الانبیاء در حال حاضر به عنوان پیمانکاران قَدََر، به خوبی توان ساخت پالایشگاه را دارند و این از افتخارات جمهوری اسلامی ایران است.
میزان تولید: با توجه به اینکه در حال حاضر در پارس جنوبی پنج فاز پالایشگاهی در مدار تولید قرار دارد، از این فازها روزانه 125 میلیون متر مکعب گاز فراورش میشود و حدود 25 میلیون دلار - روزانه - برای کشور سودآوری دارند.
خودباوری: شرکتهای ایرانی مهم فعال در پارس جنوبی عبارت اند از: شرکت نفت و گاز پارس که مجری احداث واحدهای پالایشگاهی است، شرکت پتروشیمی که مجری واحدهای پتروشیمی است و شرکت صادرات گاز که مجری احداث واحدهای LNG می باشد. همدلی و همکاری موجود بین شرکتهای مستقر در پارس جنوبی اعم از دولتی و خصوصی، موجب پیشرفت پروژهها گشته است. اکنون این باور وجود دارد که توان داخلی برای بهره گیری از این منبع عظیم انرژی بالاست و بایستی پیمانکاران و شرکتهای داخلی مورد حمایت قرار بگیرند تا بتوانند کشور را به خودکفایی صنعتی و تولید برسانند. مطمئناً شرکتهای داخلی قابلیت رقابت جدی با شرکتهای خارجی را دارند و برای توفیق در این رقابت لازم است که به آنان اعتماد شود! به عنوان مثال شرکت صدرا یک شرکت کشتی سازی بوده که امروز قابلیت ساخت تاپ سایت و سکوها را به خوبی دارد، اگر چه انتقاداتی به روند اجرای پروژههای صدرا وجود دارد، ولی این شرکت خدمات بزرگی را به صنایع دریایی کشور ارائه نموده و بایستی به خوبی حمایت شود. باید بپذیریم توان تولید داخلی ما بستگی به انسجام در تصمیمگیری برای رقابت در عرصه جهانی دارد و یکی از راههای موفقیت، رقابت با کمپانیهای بزرگ جهان است که در این راه با کسب تجربه میتوان کارهای بزرگی کرد و به جای چنگ زدن به هم، باید یکدیگر را کمک کنیم و فرصت و راه بدهیم تا از این فرصتها، با شایستگی بهره بگیریم. چه خوب است از تجربیات ارزشمند کشور در دوران دفاع مقدس به خوبی استفاده کنیم. تجربه گرانبهای دفاع مقدس نشان داد که هرگاه به خود سختی دادیم و به توان داخلی اتکا کردیم، موفقیت به دست آوردیم و مسیرهای خوبی را طی کردیم. صنعت داخلی ما هرچند از انسجام کافی برخوردار نیست، اما قابلیت فراوانی در کشور وجود دارد که با سازماندهی و برنامهریزی، میتوان صنعت ملی را یکدست کرد و این همان کاری است که کشورهای توسعه یافته انجام دادند. خوشبختانه پارس جنوبی، علیرغم ضعفهایی که در ابتدا داشت، توانست این قابلیت را در صنعت داخلی ایجاد کند و این موضوع استراتژی شرکت ملی نفت ایران است تا از تمدن صنعتی پارس جنوبی به صنعت ملی قابل رقابت با جهان برسیم. در دولت گذشته، 80_70 درصد پروژههای پارس جنوبی توسط خارجیها انجام میشد که هم اکنون این رقم برعکس شده و نیاز خود را به خارجیها تا حدود 30 درصد کاهش داده ایم و این یک قدم بزرگ برای انقلاب صنعتی کشور محسوب می شود. توجه به موفقیتهای کنونی به خودباوری بیشتر میانجامد. کم کردن وابستگی به شرکتهای بیگانه، خودباوری و برنامهریزی برای توسعه ؛ جمهوری اسلامی ایران را در آینده ای نزدیک به یک انقلاب صنعتی و یک موفقیت چشمگیر جهانی رهنمون می شود.
|